چه تنگنای سختی است یک انسان یا باید یا برود و این هر دو از معنی برایم تهی شده است و دریغ که راه سومی هم نیست خداوندا! به هر آنکس که دوست میداری،بیاموز که عشق از زندگی کردن برتر است و به هر آنکس که بیشتر دوست میداری، بچشان که دوست داشتن ازعشق والاتراست.
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یک ریز،ولی پی در پی و آرام،دم گرم خودش را در گلویم سخت نقشبارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
مادرم می گفت که عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب اما حالا هزار شب است که پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکردم
. اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت. شریعتی بزرگ……………… اخلاص: یکتایی در” زیستن ” یکتایی در” بودن” یکتویی در “عشق”
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود. افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند وبزرگترین دردش رابی آبی نامیدند .
ای که همه هستی برای توست،تو خود برای که هستی؟چگونه هستی و نمی پرستی؟ وقتی سنتهای میرنده و عادات گذرنده و بی دوام را به مذهب توجیح می کنند،سنتهای کهنه را نمی توانند به زور مذهب نگاه دارند،اما مذهب را کهنه و میرنده نشان می دهند و همراه سنت از دست می دهند
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستشان داریم و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی مان. در عجبم از مردمی که خود زیر ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست
روزی مردی , عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند . او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد , اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد , اما عقرب بار دیگر او را نیش زد . رهگذری او را دید و پرسید:”برای چه عقربی را که نیش می زند , نجات می دهی” . مرد پاسخ داد:”این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم
منبع: Shariati.Nimeharf.com
|